امروز رفتیم برانچ درحالیکه شاعر مرده بود.
ارمزو رفتیم زیر آفتاب گرم و نور زمستانی دلچسب درحالیکه شاعر مرده بود.
پسرم دو دندان درآورد درحالیکه شاعر مرده بود.
من به پسرم سرلاک با موز له شده دادم درحالیکه شاعر مرده بود.
ز
امروز رفتیم برانچ درحالیکه شاعر مرده بود.
ارمزو رفتیم زیر آفتاب گرم و نور زمستانی دلچسب درحالیکه شاعر مرده بود.
پسرم دو دندان درآورد درحالیکه شاعر مرده بود.
من به پسرم سرلاک با موز له شده دادم درحالیکه شاعر مرده بود.
ز