📍Home isn't always a place. Isn't it?

خونه همیشه یه مکان نیست. مگه نه؟

 

📍so much beauty we need to look after. 

چقدر زیبایی هست که باید مراقب شون باشیم.

 

📍one of our greatest freedom Is how we react to things.

یکی از بزرگترین آزادی های ما اینه که انتخاب می کنیم چطور به چیزهای مختلف واکنش نشون بدیم.

📍"We don't know about tomorrow," said the horse, "all we need to know is that we love each other.

اسب گفت: درباره ی فردا_آینده_چیزی نمی دونیم. تنها چیزی که باید بدونیم اینه که همدیگر رو دوست داریم.

 

📍Everyone is a bit scared,” said the horse. “But we are less scared together.”

اسب گفت: همه یه کمی می ترسن.

ولی وقتی با هم باشیم کمتر می ترسیم.

 

📍The greatest illusion," said the mole, "is that life should be perfect.”

موش کور گفت بزرگترین توهم اینه که زندگی باید بی نقص باشه.

 

📍Sometimes I worry you'll all realise I'm ordinary," said the boy.

"Love doesn't need you to be extraordinary." said the mole.

پسرک گفت: بعضی وقت ها می ترسم شماها فکر کنید من یه آدم معمولی هستم.

موش کور گفت: مهر و علاقه نیازی به خاص بودن نداره.

 

📍Do you have any other advice?" asked the boy.

 

"Don't measure how valuable you are by the way you are treated," said the horse.

پسرک پرسید: نصیحت دیگه ای هم داری؟

اسب گفت: اینکه بقیه باهات چطور رفتار می کنن نباید معیار ارزش تو باشه.

 

📍just take this step.

The horizon will look after itself.

فقط همین یک قدم رو بردار. .افق خودش مراقب خودش هست.

.

.

شیرین_هنرمندترینِ هنرمندها_ این کتاب رو بهم معرفی کرد. گفت کتاب کودکه اما درواقع مال بزرگسال هاست. کتاب رو برای سپهر خوندم. باهاش خوابید. اما واقعیت اینه که برای خودم خوندم و باهاش ساعت ها بیدار موندم.

📌📌Charlie Mackesy, The Boy, the Mole, the Fox and the Horse

📌📌پسرک،موش کور، روباه و اسب

.

یدونه هم یادم رفت بنویسم. یکی از مهمترین ها:

📍What do you think is the biggest waste of time?"

"Comparing yourself to others", said the mole.

به نظرت بزرگترین راه هدر رفتن وقت چیه؟

اینکه خودت رو با دیگران مقایسه کنی.

 

یک پسر یک موش کور یک اسب یک روباه

پسرک، موش کور، روباه و اسب

ابتدای این کتاب نویسنده میگه:

این کتاب برای همه است. چه هشتاد سالتان باشد. چه هشت سال. گاهی فکر می کنم خودم هردوی اینها هستم.

-  دوباره نگاه کردن به سوال های کلیشه ای که از بچگی از ما پرسیده اند و ما هم از بچه ها می پرسیم.

-  مثل دوست داری بزرگ شدی چی بشی؟

-  فکر می کنی موفقیت چیه؟ دوست داشتن

-  به نظرت بزرگترین راه هدررفتن وقت چیه؟ اینه که خودت رو با دیگران مقایسه کنی

-  موش کور می گه:

بیشتر موش کورهای پیری که می شناسم آرزو می کنن کاش کمتر به ترس هاشون گوش می کردن و بیشتر به رویاهاشون توجه می کردن..

-  فکرشو بکن. اگه کمتر می ترسیدیم چجوری بودیم؟

-  یکی از بزرگترین آزادی های ما اینه که انتخاب می کنیم چطور به چیزهای مختلف واکنش نشون بدیم.

-  به نظرت عجیب نیست ما فقط می تونیم بیرون خودمون رو ببینم ولی تقریبا همه ی چیزهای مهم درونمون اتفاق می افتن.

-  چقدر زیبایی هست که باید مراقبت شون باشیم.

 

-  پسرک گفت: بعضی وقتا احساس می کنم گم شده م. موش کور گفت: ولی ما دوستت داریم و این دوست داشتن می تونه راه خونه رو نشونت بده

 

-  موش کور گفت : فکر می کنم همه تلااش می کنن فقط برسن خونه ( خیلی خودم رو با موش کور و شخصیتش یکی می دونم. موش کور راه حل همه ی مشکلات رو در کیک خوردن می دونه و همیشه دنبال کیکه. و از طرفی براش خیلی سخته دوستت دارم گفتن.)

-  پسرک پرسید: اینکه با دوستات باشی و هیچ کاری نکنی درواقع هیچ کاری نکردن نیست. مگه نه؟

-  اسب گفت: همه یه کم می ترسن.

-  ولی وقتی باهمیم کمتر می ترسیم.

 

-پسرک گفت: بعضی وقتا می ترسم شماها بفهمین من معمولی ام.

موش کور گفت: عشق و علاقه نیازی به خاص بودن نداره.

.

بزرگترین توهم اینه که فکر کنیم زندگی باید بی نقص باشه.

.

موش کور گفت گاهی دوست دارم بگم عاشق همه تونم. ولی می بینم برام خیلی سخته.

پسرک گفت: واقعا؟

آره واسه همین به چیز دیگه می گم مثلا می گم خوشحالم که همه مون با هم اینجاییم.

پسرک گفت: باشه ما هم خوشحالیم که تو اینجا با مایی.

.

پسرک پرسید: نصیحت دیگه ای هم داری؟

اسب گفت: اینکه بقیه باهات چطور رفتار می کنن نباید معبار ارزش تو باشه.پ

.

خونه همیشه یه مکان نیست؟ مگه نه؟

.

فقط همین یک قدم را بردار. افق خودش مراقب خودش است.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید