اتاق فیروزه:
«کجا دیدی که بیآتش کسی را بوی عود آمد؟»
- مولانا.
میخندی
و در سینهام قلبِ دیگری میروید
تهی از همهچیز
جملگی همهچیز؛
جز تو!...
#زكي_العلي
آن آینه که میجستم
تا بتوانم نقش وجودم را در آن تماشا کنم؛ تویی.
-احمد شاملو(
انگار من از جای بُریدهی زخمی در تن تو روییدهام . آخ دوستت دارم ، وقتی مینویسم که دوستت دارم سینههایم درد میگیرند ؛ همیشه همینطور است . عشق مثل شیری که در پستان میماند و مکیده نمیشود ، میخواهد سینهام را بشکافد . اگر باد خاکم را ببرد و هیچ بشوم باز هم دوستت دارم
از نامههای #فروغ_فرخزاد به #ابراهیم_گلستان
.
ونسان : میدونی ، من به دستها خیلی نگاه میکنم . غریبن این دستها . همه چی رو زود لو میدن . پیری اول از همه روی دستها میشینه . ترس روی دستها میشینه . وقتی عاشق میشی ، دستهات اول از همه عاشق میشن
بازخوانی نامههای ونگوگ | پروانه و یوغ
محمد چرمشیر
.
.
.
زیباییْ زادهی زخم است ، ادراکی نو که از شکافی سر برمیآورد به دیدن و لاجَرَم دیدهشدن . و تو زیباترین زخم بودی و زخمیترینِ زیباها
#حسین_دریابندی
تو
هر قدر كه ميخواهى
به چيزهاى ديگر فكر كن؛
ولى بدان كه قلب
حافظه ى خودش را دارد
~
مورات حان مونگان
سلامُ علی القصیدة التی ضلّت قافیتها من بعدک ..
سلام بر قصیدهای که قافیهاش
پس از تو گم شد..
-محمود درویش
.
.ز