چاپ شده درمجله ی سیاه سفید
هاراکیری طریقت مردن است.اما این بار شکستن سنت ها و ساختار سامورایی و پشت پا زدن به سنت های بوشیدو می باشد.”بوشیدو” طریقت جنگ آوران سامورایی ست و مهمترین ویژگی هایش روح زرمی،چیره دستی در کاربرد سلاح،حس نیرومند افتخار و سرسپردگی و فدا کردن جان خود در راه
آداب و آیین سامورایی ست.
هاراکیری نیز آیین مرگ تن به طریق شکم دری ست که به عنوان تجلی مردانگی محسوب می شود و به نوعی نماد فنای فرد در بوشیدو محسوب می شود-مرگ در زندگی در والاترین درجه اش-
سامورایی ها برای اثبات وفاداری خود به اربابانشان به همراه آن ها راهی مرگ می شوند و از خودگذشتگی و فداکاری شان را با انجام دادن هاراکیری نشان می دهند.
“موتومو چیچوا” یکی از رونین ها بود(سامورایی که در خدمت اربابی بوده و با پایان جنگ دیگر اربابی ندارد و در نتیجه شغلی هم ندارد.)او سامورایی ست در معنای مدرن شده اش.. او در ستایش زندگی و در راه همسر و فرزند کوچکش که در تب می سوزد،هاراکیری را انجام می دهد و بدین ترتیب وفاداری اش را به زندگی و جریان حیات ثابت می کند.
این بار سرسپردگی به زندگی ست.. به بهار… یه همسر .به فرزند کوچکی که از فقر و گرسنگی بیمار شده است.
موتومه برای گذران زندگی و به دست آوردن اندکی پول خواستار انجام هاراکیری در یکی از قصرهای معروف می شود اما اربابان قصر نه تنها به او پولی نمی دهند بلکه او را مجبور می کنند با شمشیر بامبویی(گیاهی)اش مراسم هاراکیری را انجام دهد.
شکمش پاره نمی شود.. زندگی به او محتاج است و انتظار آمدن او را می کشد. این بار آرای کنفوسیوس در ستایش مرگ و وفاداری رنگ می بازد و زندگی شاءن والایی می بیابد همانگونه که کنفوسیوس اشاره می کند بی تفاوتی نسیت به انجام وظیفه کسی را بزرگ نمی کند.مرگ در او اثر نمی کند. زیرا سنت ها پوسیده اند و هاراکیری،این بار دریدن مرگ است برای ادامه دادن.
فیلم با روایتی کلاسیک و دارای نقطه عطف و مفاصل فیلم نامه ای پیش می رود و در نهایت گره گشایی در فیلم با انتقام پدرزن “موتومو” رخ می دهد اما نکته ی مهم فیلم، سامورایی مدرن شده ای ست که اصالت را به انسان می دهد و “بوشیدو”وسنت های جنگ آوری و وفاداری را بازتعریفی نو می کند.
سنت،دیگر شاءن و والایی خود را در چیره دستی و جنگ آور بودن و سیستم ارباب و جنگجو نشان نمی دهد بلکه انتخاب میان ادامه دادن زندگی و تنهایی مردی ست که باید مردانگی اش(شمشیر سامورایی اش)را حراج کند.
سامورایی به دیدار مرگ می رود اما با شمشیری گیاهی…که این خود نیشخندی ست بر سنت های گذشته و اربابان و حاکمان این نظام.نمادها و سنت ها در برابر خانواده رنگ می بازد و به این جمله تن می دهد “حتی یک سامورایی مشهور هم فقط یک انسان عادی ست. “
“شرافت سامورایی ها فقط یک ظاهرسازی ست.”
هاراکیری مرز میان زندگی و مرگ است.ترسی در آن نیست،زیرا اعتقادی راسخ پشت آن نهفته است و صرفا یک انتخاب است.این فیلم ساخته ی ماساکی کوبایاشی محصول سال ۱۹۶۲می باشد.