اسب ها در خواب، شاعران را سواری می دهند.
.
در خواب و بیداری به یاد دختری افتادم که شب های پاییز
برای آپ.لون
شال گردن می بافت."
.
" نیمه شب
اسبی به خوابم آمد.
خسته بود. خوابید.
من تمام شب شعر می نوشتم.
در تاریک روشن صبح بیدار شد و شیهه زد.
اسب ها در خوابف شاعران را سواری می دهند."
.
" زیباترین شهر دنیا با سفرهای تو تغییر می کند.
زیباترین شهر دنیا
همان گوشه ای ست
که اکنون
نشسته ای و این سطرها را می خوانی."
.