چنین گفت فردین- فردین نظری
.
شعرهای من از رگ هایم امده نه از ونیز
از روده هایم نه از آتن
از درد زانوها و سنگینی مخچه ام
کار من تشریح خودم بوده و کالبدشکافی ام
.
" همه چیز برای تو
همه چیز
تنها کفش هایم را باقی بگذار
می خواهم بروم."
.
" پالتوهایتان را دربیاورید.
شعرهای من شما را گرم خواهد کرد."
.
" زیاد سر به سر این خیابان نگذارید
خسته است و تلخ و روزگار بدی را پشت سر گذاشته است.
از دستش نمی آید کوچ کند.
و متسفانه عوض کردن اسمش هم هیچ چیز را عوض نمی کند."
.