با لیلا ارجمند(استاد ادبیات دراماتیک دانشگاه تهران)
درباره ی سویه های روشن و تاریک ادبیات در فضای مجازی
خلاصه ای از گفت و گو
سویه های روشنی که حضور اینترنت در ادبیات و فضای نوشتن با خودش آورده است شامل:
بی مرز کردن یادگیری
در این بی مرزی جهان، مکان زندگی آدم های بسیار کمرنگ شده است. من به یاد دارم که شب بود و در نیویورک نشسته بودم و در کلاسی شرکت می کردم به وقت عصر ایران و نویسنده ای شهیر و دوست داشتنی ابوتراب خسروزی از مکتب شیراز و مکتب تهران و داستان نویسی در این دو سبک می گفت. همینطور به یاد دارم که تهران بودم و جت لگ و خواب آلود و در کلاس نویسندگی که هر هفته در اینجا برگزار می کنیم شرکت کردم و...اینترنت مجال اموختن در هر جای کره ی زمین را داده است. به تازگی دیدم که مارگرت اتوود نویسنده ی کانادایی در فضای مجازی، کلاس های نوشتن برگزرا می کند.
خواندن نوشته های دیگران و در دسترس بودنش امر خواندن در هر فضایی، میل به نوشتن را نیز افزایش داده است. این رغبت به نوشتن و در لحظه منتشر کردن، باعث شوق می شود که تیغ دو لبه است. باعث می شود که تعمیق و آرامش در انتشار کمتر شود. در واقع صبوری و صیقل
خوردن نوشته که توصیه ی اکثر نویسنده گان بزرگ است، از دست رفته است.
نوشتن و منتشر کردن در فضای مجازی یک سویه ی روشن دیگر دارد که فرد می تواند فیدبک و نظرات دیگران را در نوشته اش به کار بگیرد. همچنین ممکن است نوشته بارها منتشر شود و بازنشر شود و... اما سویه ی تاریک حضور کاربران مجازی با نقدهای ناخوشانید و بی انصافانه نیز می باشد. در واقع طیف گسترده ی ناظران و منتقدان، خود دو سویه ی تاریک و روشن توامان دارد.
در اینترنت و فضای مجازی و یمباران اطلاعات و نوشته ها و عکس های جذاب یک خطر دیگر نیز وجود دارد، سرسری رد شدن محاطبان. سویه ی روشنش می تواند ارتباط مخاطب و نویسنده از فاصله ی بسیار نزدیک باشد و سویه ی تاریکش به درستی خوانده نشدن مطلب. مقایسه با زمانه ی وبلاگ؛ انتخاب چند وبلاگ به صورت خاص، قرار گرفتن در ان صفحه و نه اسکورل کردن مدام و در تهدید بودن پست های دیگر و اتفاق های دیگر که رد پایین یک صفحه و نوشته قرار دارد، خواندن با دقت بیشتر و نظر دادن به تمرکز بیشتر. به همین دلیل شاید دوستی های دوران وبلاگ نیز بیشتر و محکم تر از روابط گذاری دوران توییئتر و ایستاگرام می باشد. درواقع دریایی کم عمق و رودخانه ای عمیق را می توان مثال زد
از دیگر سویه های روشن امکان آموزش و گذاشتن کارگاه های مجازی به نویسنده گان حقیقی ست. اما سویه ی تاریک همین گزینه، حضور شیادان بی سواد سلبریتی های فرصت طلب است. ادم هایی که نه تحصیلات مرتبط دارندف نه کتابی منتشر کرده اند و نه هیچ
نقش میدیا و اینترنت در معرفی آثار و در پخش و توزیع کتاب نیز موثر می باشد. نقطه ی روشن برای نویسنده گان جوان و کمتر شناخته شده این است که می توانند خودشان کتابشان را معرفی کنند. نقطه ی تاریک این قسمت نویسنده گان نسل های دیگر که به هر دلیلی ترجیج داده اند که در این فضا حضور نداشته باشند
در حق کتابشان ممکن است اجحاف شود و به همین دلیل کتاب های بی کیفت تر با هیاهوی بسیار برای هیچ به فروش بالاتری برسند
اداب نوشتاری و مخدوش شدن زبان فارسی و رعایت نکردن رسم الخط نیز یکی از نقطه های تاریکی ست که عجله در انتشار و آشفتگی فضای مجازی به بار آورده است