.

زنی که همسر جانباز می شود به دلیل عشقی در گذشته. زن بازیگر است. تیپ امروزی دارد. سیگار می کشد و به خاطر احترام به همسر شهیدش در تلویزیون دیگر بازی نمی کند. فضای خاطره و قدیم. مادری که آلزایمر دارد و گم می شود. پدری که در کانادا می میرد. خواهری که در کانادا نمی داند با جسد پدر چه باید بکند- ایران بفرستد یا در همان کانادا خاک کنند.- خواهر زندگی کاملا خارجی دارد. شوهر کانادایی و بچه و به ایران سر نمی زند.

به وقت بی نامی

.

زنی که همسر جانباز می شود به دلیل عشقی در گذشته. زن بازیگر است. تیپ امروزی دارد. سیگار می کشد و به خاطر احترام به همسر شهیدش در تلویزیون دیگر بازی نمی کند. فضای خاطره و قدیم. مادری که آلزایمر دارد و گم می شود. پدری که در کانادا می میرد. خواهری که در کانادا نمی داند با جسد پدر چه باید بکند- ایران بفرستد یا در همان کانادا خاک کنند.- خواهر زندگی کاملا خارجی دارد. شوهر کانادایی و بچه و به ایران سر نمی زند.

خواهری دیگر که سال هاست خانواده از او خبر ندارد- مشخص می شود در انتهای کتاب که با همسر اول راوی- موگه- در اصفهان زندگی می کند.

دوستی به اسم ستاره که جانباز- همسر دوم و عشق قدیمی موگه عاشق او بوده ونامه ای به او به عنوان دوستش داده است که به دست ستاره برساند و او این کار را نکرده است.

ایده های جذاب.

.

پدر در حالت کما روایت می کند. روایت ها از طریق پدر و من بیان می شوند.

.

احساس نزدیکی فضای سه دختر و مادرشان/ این تیکه دقیقا ماییم.

" سه تا دختر بزرگ کردم و خودم باید برم صف نون وایستم. یه وقت از جاتون بلند نشین چایی دم کنین. یه سفرهای بندازین."

.

موگه. گل مریم مقدس است. گل ملی مردم یوگوسلاوی است.

.

امن ترین جای دنیا برای من سجاده ی مادر است.

.

شغل پدر من اینه که تو جنگ می چنگه.

.

فضای کتاب در لویزان و اتوبان بابایی ست.

.

 

به وقت بی نامی

.

زنی که همسر جانباز می شود به دلیل عشقی در گذشته. زن بازیگر است. تیپ امروزی دارد. سیگار می کشد و به خاطر احترام به همسر شهیدش در تلویزیون دیگر بازی نمی کند. فضای خاطره و قدیم. مادری که آلزایمر دارد و گم می شود. پدری که در کانادا می میرد. خواهری که در کانادا نمی داند با جسد پدر چه باید بکند- ایران بفرستد یا در همان کانادا خاک کنند.- خواهر زندگی کاملا خارجی دارد. شوهر کانادایی و بچه و به ایران سر نمی زند.

خواهری دیگر که سال هاست خانواده از او خبر ندارد- مشخص می شود در انتهای کتاب که با همسر اول راوی- موگه- در اصفهان زندگی می کند.

دوستی به اسم ستاره که جانباز- همسر دوم و عشق قدیمی موگه عاشق او بوده ونامه ای به او به عنوان دوستش داده است که به دست ستاره برساند و او این کار را نکرده است.

ایده های جذاب.

.

پدر در حالت کما روایت می کند. روایت ها از طریق پدر و من بیان می شوند.

.

احساس نزدیکی فضای سه دختر و مادرشان/ این تیکه دقیقا ماییم.

" سه تا دختر بزرگ کردم و خودم باید برم صف نون وایستم. یه وقت از جاتون بلند نشین چایی دم کنین. یه سفرهای بندازین."

.

موگه. گل مریم مقدس است. گل ملی مردم یوگوسلاوی است.

.

امن ترین جای دنیا برای من سجاده ی مادر است.

.

شغل پدر من اینه که تو جنگ می چنگه.

.

فضای کتاب در لویزان و اتوبان بابایی ست.

.

 

خواهری دیگر که سال هاست خانواده از او خبر ندارد- مشخص می شود در انتهای کتاب که با همسر اول راوی- موگه- در اصفهان زندگی می کند.

دوستی به اسم ستاره که جانباز- همسر دوم و عشق قدیمی موگه عاشق او بوده ونامه ای به او به عنوان دوستش داده است که به دست ستاره برساند و او این کار را نکرده است.

ایده های جذاب.

.

پدر در حالت کما روایت می کند. روایت ها از طریق پدر و من بیان می شوند.

.

احساس نزدیکی فضای سه دختر و مادرشان/ این تیکه دقیقا ماییم.

" سه تا دختر بزرگ کردم و خودم باید برم صف نون وایستم. یه وقت از جاتون بلند نشین چایی دم کنین. یه سفرهای بندازین."

.

موگه. گل مریم مقدس است. گل ملی مردم یوگوسلاوی است.

.

امن ترین جای دنیا برای من سجاده ی مادر است.

.

شغل پدر من اینه که تو جنگ می چنگه.

.

فضای کتاب در لویزان و اتوبان بابایی ست.

.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید