تقسیم بندی کتاب یکی از جذابیت های فوق العاده است. شهرها ونشان ها. شهرها وشوق ها . شهرها و خاطرات، شهرهای دنباله دار، شهرهای پنهان
.
"مسافرت میکنی تا گذشته ات را دوباره زندگی کنی. سوالی که آنطرف ش میتواند اینطور باشد که مسافرت می کنی تا آینده ات را پیدا کنی؟"
.
"و حالا من در ذهنم یک شهر نمونه ساخته ام که تمام شهرهای ممکن می تواند از آن حاصل شود. شهری بر پایه ی تناقضات و ناسازگاری ها."
.
"تصاویر خاطره وقتی به کلمه قلاب شوند،پاک می شوند. شاید ترسم از آن است که اگر از ونیز صحبت کنم، آن را به یکباره از دست بدهم. یا شاید، همین حالا هم باصحبت کردن از شهرهای دیگر آن ها را از دست داده ام، خرده خرده اندک اندک."
.
"با خودم گفتم عدلمه شهری ست که چون می میرید وارد آن می شوید وهرکس آشنایان قدیمی اش را در آن پیدا می کند."
.