تو گرو بگذار، من پس می گیرم. شرمن الکسی![]() ماجرای یک الکلی و زندگی صبح تا شب و پس گرفتن لباس مادربزرگ سرخ پوست . جهنم- بهشت جومپا لاهیری که بی نظیرترین بود به نظر من دراین مجموعه . جناب آقای رییس جمهور نوشته ی گیب هادسون که یک نامه ی جانانه به بوش با لحن مسخره کردن وضعیت آمریکا و کشور است. من داشتم فکر میکردم یکی همچین نامه ای به شخص اول مملکت در ایران بنویسد. . کارم داشتی زنگ بزن ریموند کارور یکی از بهترین داستان های گزارش محور به شیوه ی همینگوی و چخوف . زنبورها از الکساندر همن. به یکی از سخنرانی هایش در کتابخانه ی شهر رفته ام وهمیشه از اینکه از 28 سالگی از لهستان به آمریکا آمده است و بعد از هشت سال شروع کرده به انگلیسی نوشتن کتابش حیرت کرده ام. داستان زنبورها خیلی صادقانه ودوست داشتنی و بامزه بود. . خوبی خدا در نهایت علم برنده می شود نه خوبی خدا . تعمیرکار پرسیوال اورت . شیرینی عسلی موراکامی هر داستانی که از او خوانده ام در دبیرستان ودانشگاه تعدادی دوست بودند که یک دختر را می خواستند و...- سانتی مانتال روانکاوانه- . "سرخ پوست ها باید تمام زورشان را بزنند تا رازهایشان دست این سفیدهای فضول نیفتد." . "خانواده ی ما بیست و پنج کندو را گذاشت و به کانادا مهاجرت کرد." "هنوز برایم حل نشده که آن ها به چه زبانی با هم صحبت می کردند ولی تقریبا مطمینم هرچه بود انگلیسی نبود." . خوبی خدا "وقتی ازش می پرسیدند کمی از خودت بگو" همیشه می گفت" من مسیحی خوبی هستم." . |
خوبی خدا-امیرمهدی حقیقت
- نوشته شده توسط راضیه مهدی زاده
- دسته: جزیره ی کاغذی|کتاب ها|