در این مجموعه مقالات (در پنج بخش) قرار است از بدیهیات و کلیشهها حرف بزنیم. دیوید فاستر والاس نویسنده فقید آمریکایی در سال ۲۰۰۵ در مراسم فارغالتحصیلی در کالج کنیون در سخنرانی با عنوان «این است آب» از پدیدهی بدیهی مثل آب حرف میزند. (تا به حال برایتان این سوال پیش آمده که آب چیست؟ آبی که ۷۰ درصد تن آدمی و بیش از ۷۱ درصد کرهی زمین از آن تشکیل شده است. پدیدهای که از فرط حضور، ناپیدا شده است.)
.
در این مقاله به بررسی جایگاه نویسنده از نگاه سایرین می پردازیم. نویسنده موجودی ست سرخوش و دست به چانه و منتظر الهام که دیگران هر وقت به او می رسند می گویند: خوش به حالت که نویسنده ای.
مقاله ی حرفه جن زده-مجله ی بانگ-بخش اول
روز عکاس است و عکاسهای واقعی حرص میخورند از اینکه هر کس دوربین عکاسی دارد خودش را عکاس مینامند. روز قلم است و نویسندههای واقعی از دیدن اینکه به چه آدمهایی تبریک گفته میشود در حال جویدن تک تک انگشتهایشان هستند. روز نقاش است و پیکاسوهای درونِ نقاشهای واقعی اصلا نمیتوانند درک کنند چرا به هر کسی که آبرنگ و مدادرنگی دارد باید گفت نقاش؟ واقعی چیست؟ واقعی کیست؟ نویسنده کیست؟ واقعا نویسنده چه کسیست؟ نویسندهی واقعی کیست
مقاله ی حرفه جن زده- مجله بانگ- بخش دوم
زرد یا سبز؟
– فلانی هم نویسنده است؟ – هرچه اثر زردتر و سخیفتر، کتاب، پرفروشتر و محبوبتر. – بیچاره اون که فقط با اینستاگرام نویسنده شد. – هر روز از خودش عکس میگیره میذاره فیسبوک و اینستاگرام. خوشگل هم نیست. من نمیدونم ملت چرا کتابهاشو می خرن؟ – فلانی سلبریتی اینستاگرامه یا نویسنده؟
این کنایهها و تکهپرانیها، صحبتهاییست که به تازگی در جمعهای نویسندگان و مخاطبان ادبیات میشنویم.(میتواند به هر هنر دیگری که وجه خلاقانهای به همراه بازتاب در رسانه های مجازی و اینترنت داشته باشد نیز تعمیم داده شود.)
مقاله حرفه جن زده- مجله بانگ- بخش سوم
سلینجر یا دیکنز؟
آیا نویسنده باید در اینستاگرام عکس خودش را بگذارد؟ آیا نویسنده باید هر روز از زندگی و فضای شخصیاش عکس بگذارد و با خوانندگانش رابطهی رو در رو داشته باشد؟ یا سلینجروار در پستو بنشیند و بنویسد و اجازه بدهد آثارش به جای او حرف بزنند؟ آیا نویسنده سلبریتیست؟ فلانی چقدر از کتابهایش عکس میگذارد؟ فلانی مگر نویسنده نیست پس چه نیازیست به این همه حضور فعال در شبکههای مجازی؟ فلانی نویسنده است یا بازیگر؟
مقاله حرفه جن زده- مجله بانگ- بخش چهارم
دانشگاه یا ژن؟
سال ۲۰۱۹ در نیویورکر مقالهای چاپ شده بود با عنوان «منظور از نویسندهی واقعی چه کسیست؟» در این مقاله یکی از مهمترین معیارهای کنونی جامعهی ادبی آمریکا را مورد نقد و بررسی قرار داده است: تحصیلات اکادمیک و داشتن مدرک فوق لیسانس نوشتن خلاقانه (MFA).
سوالی که مطرح میشود این است که داشتن تحصیلات آکادمیک مرتبط برای نویسندگان چقدر مهم و ضروریست؟ آیا خواندن رشتههای ادبیات و علوم انسانی کمک بیشتری به نویسنده و شیوهی اندیشیدن او میکند؟ آیا کارگاههای نویسندگی و مدرک گرفتن از این موسسات و شرکت در سمینارها و… در فرایند نوشتن تاثیر دارد؟
مقاله حرفه جن زده- مجله بانگ- بخش پنجم